دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 10 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 9 |
*تحقیق رستم*
((رستم وزال در داستانهای ملی ما از پهلوانان سیستان و زابلند ، بعضی چنین تصور کرده اند که داستان را سکاهایی ها که در ایام تاریخی به سیستان تاخته ودر آنجا ساکن شده اند با خود از سرزمین اصلی خویش آورده اند . این تصور اگر چه دربادی امر معقول به نظر می آید اما علی الظاهر چندان به صواب نزدیک نیست زیرا شکل اصلی نام یا رستم یعنی رتستخم رئوت ستخم به تمام معنی ایرانی است و جزء ستخم و ستهم و تهم که به معنی زورمند است در نام تخم اروپ (= تهمورث) و تخم سپاد (= دارنده سپاه دلیر) نیز دیده می شود و همچنین است نام مادر او روتابک که در غرر اخبار ثعالبی روذاوذ و درشاهنامه رودابه شده و این اسم را نیز نلدکه از اسامی اصیل ایرانی دانسته است .
نام این پهلوان اصلا در اوستا نیامده است و برعکس در آثار پهلوی به ندرت به شکل روت ستخمک یا رتستخم دیده می شود. ... باید توجه داشت که داستان این پهلوان بسیار قدیم و متعلق به عهود پیش از اسلام است . داستان رستم اگرچه اصلا و واقعا از داستانهای پهلوانی ایرانیان مشرق بود اما با این حات در صدر اسلام در مغرب ایران نیز شهرتی داشت تا بدان حد که به عقیده برخی از مفسران قرآن مجید نضرحارث از مخالفان پیامبر اسلام برای آن که مهتران قریش را در مکه از شنیدن آیات قرآن باز دارد افسانه های رستم و افراسیاب را که از سرزمین پارسیان آورده بوده است برای ایشان می خوانده و از جذبه موجود در این داستان برای وصول به مقصود خود بهره می جسته است .))
پیداست که نفوذ داستانی شرقی از مشرق ایران به مغرب و عام شدن چنانکه بیگانه ای آن را از عامه مردم بشنود و فراگیرد محتاج به مدت بسیار است و چنین می رساند که داستان مذکور مدتها پیش از اوایل قرن هفتم میلادی وجود داشته است . ((عمومیت داستان رستم در قرن هفتم میلادی و آغاز عهد اسلامی میان اهالی بین النهرین چندان بود که چند تن از ساکنان آن دیار در اوایل همین رستم نام داشته اند.))
نام روت ستخم در فقره 41 از رساله درخت آسوریگ آمده ، درخت آسوریگ چنانکه دانشمند فرانسوی بنونیست ثابت کرده اصلا مانند ایاتکار زریران منظومه ای بودمتعلق به عهد اشکانی و از این طریق میتوان گفت که داستان مذکور از روزگاران کهن به یادگار مانده است و نگارنده چنین می پندارد که رستم نیز مانند چند تن از پهلوانان دیگرشاهنامه (گودرز ، گیو ، بیژن و میلاد و ... ) از امرا و سرداران ایران در عهد اشکانی بود که در سیستان قدرتی داشت و بر اثر کارهای بزرگ خود در داستانهای ملی ایرانیان مشرق راه جست ودر صورت صحت این فرض ، رستم اصلا وجودی تاریخی بود وقتی در داستانهای
ملی راه یافت به وجودی داستانی مبدل گشت و تمام خصایص پهلوانان داستانی در او گرد آمد وی از هفت خوان گذشت ودر آن با شیر و اژدها و جادو و دیو سپید جنگید وسر پیل سپید را به زیر آورد و پادشاهی کیقباد و کاووس و کیخسرو بدو باز بسته بود .
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 27 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
*مقاله دانشور*
دانشور رهایی جان انسان را مدنظر قرار داده است و رهایی جسم لازم وقوع آن است. گویی وی عجز آدمی را در بدل کردن سرنوشت تحمیلی به سرگذشت اختیاری دریافته است. بنابراین درصدد است در قالب داستانها انواع امکانات و چراغهای امید را– حتی اگر در افقهای دور باشد– ترسیم و تلقین کند تا قوه نامحدود مردمی سدهای یأس را بشکند و راه خود را باز کند. بدین ترتیب بدیهی مینماید که آلاحمد مسؤولیت را از آن روشنفکران میداند، ولی دانشور آن را میان روشنفکران ومردم بخش میکند که وقتی پرچم از دست قهرمانی افتاد، مرد کوچه آن را بردارد و احساس قهرمانی کند.(13) 14- به نظر آلاحمد بورژوازی با حیات ایرانی سازگار نیست. باید به زمینداری کلان بازگشت. دانشور بنبست بورژوازی را به همت مردم و کلید دین میگشاید. فریاد «یا حسین» مردم در تشییع جنازه یوسف راه جستن از تاریخ دینی است در واقعیات مشابه، به سوی مسیری که اراده مردم ایجاب کند. 15- در فرضیهپردازیهای آلاحمد دوگانگیهایی دیده میشود که برای رفع آنها نیازمند تفسیرها و تعیین مصداقهای جزئی و متفاوت هستیم، اما در آثار دانشور از این تناقضها خبری نیست. این تفاوتها اغلب به فروع نظریات، تئوریها و به نحوه جامه عمل پوشاندن آنها مربوطند. تشابهات در برداشتها و سبکها در اصول عقاید، جهانبینی، ابزارهای کار، قالبهای سخن، تجربیات و مشاهدات، در میان این دو نویسنده شباهتهای بسیار و حتی یکسانیها و در موارد قابل توجهی دانشور را تالی آلاحمد میبینیم. مهمتر از همه اشتراک در علت غایی کوششهای طاقت فرسای مادی و معنوی است که قصد هر دو انتقال تفکر و احساس آزادی کامل انسان و خصوصاً ایرانی است از قید کلیه الزامات ممکن و محتملی که آدمی را به سوی تقیدها و تعبدهای استعماری میرانند. این تشابهات از حدود توارد و تصادف بسیار فراترند و قابل اغماض نیستند و قراین و شواهد نشان میدهند که دانشور علاوه بر اقتباسها و تأثرها، از تجربیات و مشاهدات آلاحمد بهرهها برده است. این دو نویسنده– برخلاف جو عمومی حاکم بر عالم نویسندگان ایران که محصول مستقیم آشنایی با اروپای منهای کلیسا و منهای دخالت دین و اخلاق در امور سیاسی و اجتماعی و هنری و لزوم سمتگیری تجدد و اصالت هنر بود– نه تنها با مظاهر دین و نمایندگان آن سر ستیز ندارند، بلکه مذهب را لازمه حیات اجتماعی و پایگاه تحریکات و آزادیخواهی مردمی تلقی میکنند، زیرا «نود درصد مردم ایران مذهبیاند. اگر مذهب را از اینها بگیریم، هیچ پایگاهی برای حفظ اصالت خود ندارند و ناچار غربزده میشوند» (آل احمد،1341: 103- 105). در سووشون، قهرمانی که کشته میشود، یوسف، مذهبی است. در عزای او قرآن میخوانند
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
*مقاله حماسه دینی در ادبیات کشورمان*
در این جستار، نویسنده با ارایه تعریفى از حماسه دینى، به سیر اینگونه حماسهها در تاریخ کشورمان پرداخته، ویژگىهاى برخى از حماسههاى مهم دینى چون: خاوراننامه، حمله حیدرى، صاحبقراننامه و مختارنامه را برشمرده است .
حماسه دینى در ادبیات کشورمان از روزگار باستان تاکنون، راه درازى را پیموده است . از «یادگار زریران» به عنوان نخستین اثر بازمانده از اینگونه آثار به زبان پهلوى یاد مىشود . در دوران اسلامى، ایرانیان مسلمان بویژه شیعیان، در آثار منظوم فراوانى به شرح فضایل و مناقب بزرگان دین، بویژه شرح رشادتهاى امام على (ع) در جنگها پرداختهاند . اینگونه آثار که گاه با عناصرى از افسانه، تاریخ و اسطوره درهم آمیختهاند، فصل شورانگیزى از ادبیات کشورمان را رقم زدهاند .
در این جستار، نویسنده با ارایه تعریفى از حماسه دینى، به سیر اینگونه حماسهها در تاریخ کشورمان پرداخته، ویژگىهاى برخى از حماسههاى مهم دینى چون: خاوراننامه، حمله حیدرى، صاحبقراننامه و مختارنامه را برشمرده است .
پیرایه مردان خدا حیدر کرار
آن هم نسب و همنفس احمد مختار
آن حاجب بار در اسرار پیمبر
آن میر دلیر سپه دین جهاندار
«قوامى رازى»
حماسه نوعى از اشعار وصفى است که مبتنى بر توصیف اعمال پهلوانى و مردانگىها و افتخارات و بزرگىهاى قومى یا فردى باشد، به نحوى که شامل مظاهر مختلف زندگى آنان گردد . (1)
منظومههاى حماسى از دیدگاه صاحبنظران به انواع مختلفى از جمله: 1 - منظومههاى حماسى اساطیرى و پهلوانى 2 - منظومههاى حماسى تاریخى 3 - منظومههاى حماسى دینى 4 - منظومههاى حماسى مصنوع تقسیم شده است .» (2)
حماسه دینى و مذهبى به توصیف قهرمانىهاى بزرگان و اولیاى دینى هر قوم اختصاص دارد . این نوع حماسه به بیان مشکلات و جانفشانى قهرمانان و بزرگانى مىپردازد، که فداکارى آنها نقشى بهسزا در تکوین و ریشهدار شدن دین و مذهب یک قوم ایفا کرده است .» (3)
حماسههاى دینى، یادگار مجاهدت گروهى براى حفظ دین و نبرد با معاندان و برانداختن آداب و رسومى است که خلاف عقاید دینى تشخیص داده مىشود . نخستین حماسه بازمانده از این دست در ایران، یادگار زریران (ayayadgare zareran) است که متنى حماسى به زبان پهلوى است و شرح و وصف نبرد ایرانیان با خیونان (Hyaona) براى پاسبانى از دین زرتشت است . این داستان را، دقیقى به شعر درآورد و فردوسى هم آن را در شاهنامه گنجانده است و از تاریخنویسان سدههاى چهارم تا ششم هجرى، تنها ثعالبى به طور مشروح و با کمى اختلاف از این داستان یاد مىکند . (4) در واقع این حماسه مربوط به دوران آغازین دین زرتشت است که بهترین دوران براى تشکیل حماسههاى دینى بوده است .
پس از اسلام و رواج شعر فارسى، اکثر قریب به اتفاق شاعران فارسى زبان که خود پرورده دین اسلام بودند، اشعار خود را در خدمت دفاع، تبلیغ و ترویج دین اسلام قرار دادند که آغاز دواوین اشعار، تحمیدیهها، نعت پیامبر و ائمه اطهار (ع) و خلفه بیانگر این موضوع است . در تاریخ شعر فارسى، اشعار دینى از شاعران مانند کسانى مروزى و ناصر خسرو آغاز شد و بعدا به وسیله شاعران شیعى مذهبى از قبیل: قوامى رازى؛ شاعران قرن ششم هجرى و ابن حسام خوسفى؛ شاعر قرن نهم و محتشم کاشانى؛ شاعر قرن دهم تکمیل شد . پس از آن در تمام دوره صفویه و قاجاریه ادامه یافت این اشعار که حماسههاى دینى را هم باید در شمار آنها دانست، معمولا در ذکر مناقب یا مصائب اولیاى دین وپیشروان تشیع سروده شده است . رواج این نوع شعر در دوره صفویه که عهد تقویت مذهب تشیع و رسمى شدن آن در ایران است، که از هر دوره دیگر بیشتر بوده و در دوره قاجارى نیز ازدواج نیفتاد .
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 12 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
*تحقیق حافظ شیرازی*
خواجه شمس الدین محمد بن محمد حافظ شیرازی (حدود 727-792 هجری قمری)، شاعر و غزلسرای بزرگ قرن هشتم ایران و یکی از سخنوران نامی جهان است. در خصوص سال دقیق ولادت او بین مورخین و حافظ شناسان اختلاف نظر است. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در 727 (تاریخ ادبیات ایران) و دکتر قاسم غنی آن را در 717 (تاریخ عصر حافظ) می دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال ها و حدود 710 هجری قمری تخمین می زند(لغتنامه دهخدا، مدخل حافظ). آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری قمری و بعد از 710 واقع شده و به گمان غالب بین 720 تا 729 روی داده است.
سال وفات او به نظر اغلب مورخین و ادیبان 792 هجری قمری می باشد. (از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی(متولد 777 ه.ق.) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تالیف جامی(متولد 817 ه.ق.) صراحتاً این تاریخ به عنوان سال وفات خواجه قید شده است). مولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز وفات یافته است.
نزدیک به یک قرن پیش از تولّد او (یعنی در سال 638 هق - 1240 م) محیالدّین عربی دیده از جهان فروپوشیده بود، و 50 سال قبل ازآن (یعنی در سال 672 هق - 1273 م) مولانا جلالالدّین محمد بلخی (رومی) درگذشته بود.
بسیاری حافظ شیرازی را بزرگترین شاعر ایرانی تمام دورانها میدانند. اشعار حافظ را غزل میگویند و بنمایه غالب غزلیات او عشق است.
حافظ به همراه سعدی، فردوسی و مولانا چهار رکن اصلی شعر و ادبیات فارسی را شکل داده اند. تبحر حافظ در سرودن غزل بوده و با ترکیب اسلوب و شیوه شعرای پیشین خود سبکی را بنیان نهاده که اگر چه پیرو سبک عراقی است اما با تمایز ویژه به نام خود او شهرت دارد. برخی از حافظ پژوهان شعر او را پایه گذار سبک هندی می دانند که ویژگی اصلی آن استقلال نسبی ابیات یک غزل است (حافظ نامه، خرمشاهی). دیوان او مشتمل بر حدود 500 غزل، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است. با این حال عمده شهرت وی در سرودن غزل است. مضامین غزلیات او عمدتاً متاثر از تالمات روحی، اعتقادات مذهبی و شخصی، اخلاق، عشق و تحت تاثیر وقایع سیاسی و حوادث اجتماعی عصر خود است.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 4 |
*مقاله جشن تیرگان*
تیر روز از تیرماه در گاهشماری ایرانی ( برابر با سیزدهم تیرماه )
جشن تیرگان از بزرگترین جشنهای ایران باستان در ستایش و گرامی داشت «تیشتَر» ( تِشتَر - تیر - شباهنگ - شِعرای یَمانی ) ، ستارهی باران آور در باورهای مردمی ، و درخشان ترین ستارهی آسمان که در نیمهی دوم سال ، همزمان با افزایش بارندگیها ، در آسمان سرِ شبی دیده میشود.
آب پاشی
این جشن در کنار آبها ، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیش رو همراه بوده و همچون دیگر جشنهایی که با آب در پیوند هستند ، با نام عمومی «آبریزگان» یا «آب پاشان» یا «سر شوران» یاد شده است.( برخی از زرتشتیان ایران این جشن را در روز دهم تیر ماه برگزار می کنند )بخشی از مراسم آبریزان در جشن تیرگان
در گذشته «تیرگان» روز بزرگداشت نویسندگان و گاه به «روز آرش شیواتیر» منسوب شده است.
«ابوریحان بیرونی» و «گردیزی» در «زین الاخبار» ناپدید شدن یکی از جاودانان ایرانی یعنی کیخسرو را در این روز و پس از شستشوی خود در آب چشمهای دانستهاند.
جشن تیرگان بجز این روز در سیزدهم فروردین «سیزدهبدر» و سیزدهم مهر ماه نیز برگزار میشود.
ارمنیان ایران نیز در روز سیزدهم ژانویه آیینهایی برگزار میکنند که برگرفته و ادامهی جشن تیرگان است.
فال کوزه
یکی دیگر از مراسم این جشن مانند بسیاری از جشنهای ایرانی « فال کوزه »(چکُ دولَه) می باشد. روز قبل از جشن تیرگان ، دوشیزه ای را برمیگزینند و کوزهی سفالی سبز رنگ دهان گشادی به او میدهند که « دوله » نام دارد ، او این ظرف را از آب پاکیزه پر میکند و یک دستمال سبز ابریشمی را بر روی دهانهی آن میاندازد آنگاه دوله را نزد همهی کسانی که میبرد که آرزویی در دل دارند و میخواهند در مراسم چَکُ دولَه شرکت کنند و آنها جسم کوچکی مانند انگشتری، گوشواره، سنجاقسر، سکه یا مانند اینها در آب دوله میاندازند. سپس دختر دوله را به زیر درختی همیشه سبز چون سرو یا مورد میبرد و در آنجا میگذارد. در روز جشن تیرگان و پس از مراسم آبریزان ، همهی کسانی که در دوله جسمی انداخته اند و نیت و آرزویی داشتنه اند در جایی گرد هم میآیند و دوشیزه ، دوله را از زیر درخت به میان جمع میآورد. در این فال گیری بیشتر بانوان شرکت میکنند و سال خوردگان با صدایی بلند به نوبت شعرهایی میخوانند و دختر در چایان هر شعر دست خود را درون دوله میبرد و یکی از چیزها را بیرون میآورد ، به این ترتیب صاحب آن جسم متوجه میشود که شعر خوانده شدخ مربوط به نیت ، خواسته و آرزوی او بوده است.
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
*مقاله جریان شناسی شعر معاصر افغانستان*
از بیداری تا جمهوری
رضا چهرقانی برچلویی
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی
دانشگاه تربیت مدرس
نشانی : همدان ، صندوق پستی 517-65155
تلفن : 8404121-021
تلفن همراه : 8118875-0918
E-m : chehregh@yahoo.com
چکیده :
با آنکه شعر کلاسیک و کهنگرا در عصر ما نیز حضور جدی و مستمر خود را در افغانستان حفظ کرده است شعر معاصر این کشور پس از نهضت بیداری تحولات زیادی را پشت سر نهاده که جنبش مشروطیت را میتوان نقطة آغاز این تحولات دانست.
شاعران مشروطه خواه _ به عنوان نمایندگان نخستین جریان شعر معاصر درافغانستان _ علیرغم حفظ قالبهای قدیم با دگرگونی عمیقی که در محتوا، مضمون و زبان شعر به وجود آوردند زمینه را برای ظهور تحولات بعدی در شعر افغانستان فراهم ساختند.
جریان شعری دیگری که به دنبال ورود شعر نو به این کشور حرکت خود را آغاز کرد رمانتیسم بود که با عنایت به اشعار شاعران ایرانی نظیر نادرپور، توللی، فرخ زاد و . . . حرکت خود را در عرصة شعر افغانستان آغاز کرد و تا پایان دهه چهل ادامه یافت.
در همین دوران رگههای قوی شعر پایداری با ایدئولوژی اسلامی در آثار بعضی از شاعران به وجود آمد اما شعر مقاومت سوسیالیستی و چپگرا تنها در دهة پنجاه حضور خود را در عرصة شعر معاصر افغانستان نشان داد.
این مقاله کوشیده است ضمن بررسی تحولات شعر افغانستان در دوران معاصر(تا سال 1352ش) زمینه های سیاسی و اجتماعی این تحولات را نیز مورد تحلیل قرار دهد.
کلید واژه ها :
جریان شناسی، شعر معاصر، افغانستان، شعر مشروطیت، رمانتیسم، شعر پایداری
مقدمه :
«افغانستان پس از سقوط سلطنت نادرشاه و تأسیس کشور مستقل افغانی تحت حکومت احمد شاه درانی، به ایفای نقش دیرین خود که یکی از مراکز ادبیات فارسی و وسیلهانتقال جریانهای ادبی ماوراء النهر و هند اسلامی بود ادامه داد. پیش از دوره صفویان تعاملات ادبی میان ایران و هند، از طریق خراسان و افغانستان صورت می گرفت. تحولات بعدی، هم در افغانستان و هم در ایران پس از مرگ نادرشاه و طی قرون (نوزدهم / سیزدهم) باعث شد که تعاملات ادبی افغانستان با ایران به حداقل ممکن برسد و حتی قطع شود. ولی نقش افغانستان در انتقال فرهنگ و ادبیات، میان ماوراء النهر و هند تا حدود 1300 ش ادامه یافت»1
قطع ارتباط جریانهای ادبی ایران و سایر ممالک پارسی زبان در اوج رواج سبک هندی صورت گرفت و باعث شد که افغانستان و به تبع آن هند و ماوراءالنهر از تحولات ادبی ایران در سالهای بعد بیخبر مانده، به راه خویش ادامه دهند. به همین دلیل حرکت ظاهراً جدید شاعران ایرانی مانند مشتاق، شعله، صبا و . . . در جهترهایی از سبک هندی و بازگشت به سبکهای قدیم تأثیری در ممالک یاد شده نداشت. فرهیختگان افغانستان هم، به جهت آنکه برای تحصیل و کسب دانش به هند یا بخارا ـ که مرکز رواج سبک هندی بود ـ میرفتند در مراجعت به وطن همان سبک و شیوه را پیش می گرفتند به علاوه، سایة سنگین شاعر بزرگی همچون بیدل ـ که در افغانستان مقبولیت عام و تام داشت ـ اجازه نمیداد کسی در هواها و فضاهای تازهتر دم بزند. با این حال و علیرغم قابلیتهای فراوان شعر پیشرفته بیدل برای گشودن راهها و فضاهای جدید در شعر، این اتفاق در افغانستان نیفتاد و شاعران به تلاش برای تقلید هر چه بهتر از سبک بیدل اکتفا کردند. دلیل این امر شاید عدم تحول در شؤون زندگی و اطوار حیات در افغانستان باشد که نسبت به زمان بیدل تغییر محسوسی پیدا نکرده بود. به هر صورت بیدلگرایی و سبک هندی تا چند دهه پیش سبک غالب شعر در افغانستان بوده است و چندان بیراه نیست اگر بگوییم هنوز هم هست و در کسوتی جدید به حیات خویش، هم در افغانستان و هم در ایران ادامه میدهد. البته تلاشهای فردی برای گریز از این سبک همیشه در افغانستان وجود داشته اما هیچگـاه تبـدیل به حرکـت و جریانی قدرتمند و فراگیر که سبک هندی را پس بزند نشده است. در گذشته شاعرانی مانند شرر کابلی، سید میر هراتی و بویژه واصل کابلی کوشیدند تا خود را از «عادت زمانه» دور سازند اما هیچگاه موفق به احیای سبک قدیم یا ایجاد جریانی جدید نشدند.2
دسته بندی | تاریخ و ادبیات |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 7 |
*تحقیق تجلی پیامبران و روایات مذهبی*
که در این نوشتارازنظرگرامیتان می گذرد بازتاب و تجلی داستان پیامبران و روایات مذهبی خواهد بود که به اشکال متفتاوتی دراشعار حافظ شاعر پرآوازه متجلی گردیده است . گردآوری این مجموعه به این جهت انجام گرفته است که اولا باید گفت تقریبا حافظ به تمام داستانها و روایات مذهبی و تاریخی و... قبل از خود و قصص قرآن کریم اشراف و وقوف کامل داشته است و بسیاری از مضامین شعری خود را از آنها کسب کرده است . ثانیا ابیات پراکنده در دیوان حافظ که شان نزولهای مختلفی داشته و به صورت موضوعی دسته بندی گردیده ودر ذیل هر عنوان آورده شده که خود مقدمه ای بر تحقیقات جدید تر و عنوان جزئی تر بعدی است . ثالثا آگاهی یافتن خواننده از اشارات داستانی و موضوعی فهم معنای شعر زیباییهای هنری آن برای افراد آسان میگردد. رابعا تا حد زیادی خواننده را با درونمایه شعر حافظ مطلع میگرداند به گونه ای که وی با این نقد که حافظ در شعر خود مضمون تازه خیلی کم دارد بلکه مضامین دیگران را بسیار هنرمندانه به کار گرفته است همراه میکند خامسا به عنایت به باور و به کار گیری مضمون هر یک از داستانها و موضوعات تجلی یافته در شعر حافظ و با کمک گرفتن از برخی قراین دیگر میتوان به کنه اندیشه حافظ پی برد و قضاوتی محققانه نمود .
با توجه به اینکه هر تحقیقی در زمان معینی صورت میگیرد و مشکلات خاس خود را دارد این نوشتار نیز هم درضیق وقت صورت پذیرفته و بدون تردید دارای کاستی ها و نقایصی خواهد بود امید است خوانندگان معزز با دیده اغماض به آن بنگرند و نظرات خود را جهت رفع هر نوع کاستی مطرح فرمایند .
فصل اول
داستان پبامبران و روایات مذهبی و تجلی شاعرانه آن در دیوان حافظ
الف : حضرت آدم (ع)
نخستین پیامبری که سرگذشت او در قرآن کریم آمده است حضرت آدم است که مکنی به ابوالبشر و ابو محمد و ملقب به صفی الله می باشد و لقب وی از آیه سی آل عمران ماخوذ است ‹‹ان الله اصطفی آدم›› و به موجب قصص اسلامی آفرینش او چنین است : [1]
1- خدای تعالی به زمین الهام فرمود که از تو خلقی به وجود خواهم آورد که بعضی فرمان مرا خواهند برد و اهل بهشت خواهند بود و بعضی هم نافرمانی خواهند کرد و مسحق آتش خواهد شد . آنگاه جبرئیل و میکائیل به ترتیب مامور شدند تا مشتی از خاک زمین را برای آفرینش آدم بردارند اما زمین از آتش هراسان شد ودر برابر ایشان به خدا پناهنده گردید تا سرانجام ماموریت به ملک الموت اعطا شد وی در مقابل استغاثه زمین گفت : معاذ الله که من از فرمان حق سر باز زنم ، ملک الموت از قسمتهای مختلف زمین مشتی خاک فراهم کرد و اختلاف صورت و رنگ آدمیان ناشی از اختلاف جنس خاک آدم است . آنگاه خاک با آب آمیخته شد و آب این گل نیز مخلوطی از آبهای شور و شیرین و تلخ بود و اختلاف اخلاق و ادیان را موجب گردید . در تلمود بابلی سان هدرین مسطور است که بدن آدم از گل بابل و سر او از گل فلسطین و باقی اندامش از آب و خاک نواحی دیگر سرشته شد .